خبرگزاری ایرنا: «محمدرضا شجریان» از برجسته ترین هنرمندان کشورمان به شمار می آید که با آوازش در ایران و جهان پرآوازه شد. وی در کنار هنر آواز، در زمینه هایی چون قرائت قرآن، خوشنویسی و ابداع سازهای نو فعالیت های ارزشمندی داشته است.
شجریان، هنرمندی بزرگ است که زندگی اش را وقف فرهنگ و هنر ایران کرده است. یکی از ویژگی های شجریان توجه به روح زمانه و جامعه است. بر همین اساس باید شجریان را هنرمندی اجتماعی و مردمی بنامیم.
وی از سرمایه های ملی و فرهنگی کشور به حساب می آید، با این حال موضع گیری های اجتماعی و سیاسی اش موجب محدودیت ها و چالش هایی برای وی شده است؛ هر چند چالش و محدویت برای هنرمندان در همه دوره های تاریخ وجود داشته است. همین موضع گیری های گاه و بیگاه شجریان منجر به نقد وی و ایجاد تنگنا برای پخش آثارش شده است.
در شرایطی که با فراگیر شدن سبک های جدیدِ موسیقی، ذائقه ها دچار تغییر شد و موسیقی عامه پسند رواج بیشتری پیدا کرد اما موسیقی و آواز اصیل ایرانی با ستارگانی مانند شجریان همچنان می درخشد.

شجریان اول مهر ماه ۱۳۱۹ در مشهد به دنیا آمد. همان طور که وی در خاطراتش از ایام کودکی بیان کرده، پنج ساله بود که در خلوت کودکانه اش آواز می خواند. شجریان یک سال پس از این که وارد دوره تحصیل ابتدایی شد، به آموزش تلاوت قرآن کریم نزد پدر پرداخت، در سال 1331 برای نخستین بار صدایش از رادیو خراسان پخش شد. وی همزمان با ورود به دوره تحصیلی متوسطه در مسابقه های فوتبال دبیرستانهای مشهد حضور یافت و در سال 1334 موفق شد به تیم دانش آموزی استان راه یابد.
*شجریان و دنیای ساز و آواز
شجریان در سال 1336 به دانشسرای مقدماتی مشهد رفت و در همین سال برای نخستین بار با یک معلم موسیقی آشنا شد. پیگیری جدی هنر آواز سبب شد تا در سال 1338 وی به اجرای آوازهایی بدون ساز و نیز قرائت قرآن برای رادیو خراسان بپردازد. یک سال بعد شجریان دیپلم دانشسرای عالی را گرفت و به استخدام آموزش و پرورش در آمد و همزمان به تدریس در دبستان پرداخت. در همین سال با ساز سنتور آشنا شد و این اشتیاق در وی شدت گرفت که به فراگیری این ساز نزد «جلال اخباری» بپردازد.
شجریان در سال 1340 ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه دختر و یک پسر (همایون) است. وی پس از چند سال تدریس و مدیری دبستان های مشهد، آذرماه 1346 به تهران آمد و از همان بدو ورود با «احمد عبادی» (نوازنده و نواساز نامی سه تار) آشنا شد و همزمان به همکاری با رادیو ایران پرداخت. شجریان به کلاس درس آواز «اسماعیل مهرتاش» و کلاس خوشنویسی انجمن خوشنویسان رفت. آشنایی با «رضا ورزنده» (نوازنده سنتور) در تابستان همین سال به اجرا و ضبط نخستین برنامه در رادیو ایران با عنوان «برگ سبز شماره ی 216» انجامید.
وی در سال 1347 از آموزش و پرورش به وزارت منابع طبیعی انتقال یافت و همزمان به کلاس خوشنویسی «حسن میرخانی» رفت. شجریان در سال 1350 با «فرامرز پایور» آشنا شد و به مشق سنتور و آموزش ردیف آوازی «ابوالحسن صبا» نزد او پرداخت. در همین سال است که شجریان با «هوشنگ ابتهاج» شاعر نام آشنا، آشنا شد و به همکاری با برنامه «گلهای تازه» رادیو پرداخت.
شجریان در سال 1351 ضمن همکاری با برنامه گلهای تازه با «نورعلی خان برومند» آشنا و به آموزش سبک و شیوه آوازی «حسین طاهرزاده» نزد او مشغول شد. آشنایی با «عبدالله دوامی» و آموختن ردیف های آوازی از دیگر توفیق های شجریان در این سال بود. وی در سال 1357 در مسابقه تلاوت قرآن سراسر کشور به مقام نخست رسید.
شجریان در فاصله سال های دهه 60 همکاری گستردهای را با «پرویز مشکاتیان» آغاز کرد که حاصل آن آلبوم های «ماهور»، «بیداد»، «نوا»، «دستان» و ... است. در همین سالها وی به اتفاق «گروه عارف» کنسرت هایی را در خارج از ایران اجرا کرد، از سال 1368 نیز با گروه «داریوش پیرنیاکان» و «جمشید عندلیبی» به اجرای کنسرت در آمریکا و اروپا پرداخت.
وی با همراهی «حسین علیزاده»، «کیهان کلهر» و فرزندش همایون در زمستان سال 1383 به مناسبت زلزله بم کنسرتی را درتهران برپا کرد. از شاگردان شجریان می توان به «شهرام ناظری»، «حسام الدین سراج»، «علی جهاندار»، «حمید نوربخش» و مرحوم «ایرج بسطامی» اشاره کرد.
*ادواربندی و زمینه های فعالیت هنری
شجریان از نظر مقطع های زمانی زندگی هنری اش سه دوره را پشت سر گذاشته است؛ دوره نخست از کودکی و نوجوانی تا سال 1345 که به خوبی با آثار موسیقی قدیمی و صفحه های موجود آشنا شد. وی در کنار بهره بردن از هنر استادان قدیمی و اجرای آواز در رادیو مشهد، در پایان این دوره به رادیو ایران و برنامه گلهای تازه راه یافت. دوره دوم از 1345 تا 1357 را دربرمی گیرد که شجریان به جز رادیو گاه در تلویزیون حضور یافت. دوره سوم از زمان پیروزی انقلاب تا امروز است که شجریان با کنار رفتن آوازخوانان بزرگ پیشین به تدریج به شاخص آواز ایرانی شناخته شد. یادآوری این نکته ضروری است که شجریان در هر سه دوره یادشده هیچ گاه از یادگیری و مرور کار استادان زنده و از دست رفته آواز برای تکمیل، بهبود و پیشرفت کار خویش دست نکشیده است.
در این میان شجریان به دلیل اتصال عمیق با سنت آوازی ایران در دوره سوم جایگاه مهمی دارد چرا که در کنار نقش اجتماعی از اثرگذاری تکنیکی بر آواز ایرانی برخوردار است.
شجریان علاوه بر آوازخوانی، علاقه زیادی به خوشنویسی ایرانی دارد. وی چند ساز جدید در موسیقی ایرانی اختراع کرده است و اردیبهشت ۱۳۹۰ در نمایشگاهی این سازها را به طور رسمی به نمایش عمومی گذاشت. از سازهای ابداعی وی می توان به «شهرآشوب»، «صراحی»، «ساغر»، «کرشمه»، «سبو»، «تندر» و «باربد» اشاره کرد.
* درون مایه و نقد آثار
بی شک یکی از ویژگی های اصلی آثار ماندگار در عرصه موسیقی توجه به هماهنگی و هارمونی اثر است. در واقع اگر شعر و محتوا با موسیقی هماهنگی نداشته باشند، آن اثر موسیقایی ناقص و ناشیانه است.
از ویژگی های مهم آثار شجریان توجه به مساله هماهنگی شعر و محتوا با قالب و موسیقی اثر است. وی در همین زمینه معتقد است که آواز ایرانی با شعر و وزن عروضی پیوسته است. به همین دلیل تنظیم آهنگ در موسیقی نیازمند دقت و وقت بسیار است.
بیشتر آوازها و تصنیف های شجریان گزیده ای از سروده های شاعران بزرگ ایران همچون «سعدی»، «حافظ»، «مولوی»، «باباطاهر»، «خیام»، «عطار» و برخی تصنیف های قدیمی با مضامین عاشقانه و اجتماعی است. شجریان همچنین، در برخی کنسرت ها و کارهای جدیدتر خود از «شعر نو» شاعرانی چون «فریدون مشیری»، «نیما یوشیج»، «سهراب سپهری»، «شفیعی کدکنی»، «مهدی اخوان ثالث» و «هوشنگ ابتهاج» استفاده کرده است.
شجریان بخشی از دعاهای قرآنی را در اثر مشهورش «ربّنا» خوانده است که هنگام افطارهای ماه رمضان از صدا و سیما پخش می شد اما چند سالی است که از پخش این اثر ملی و ماندگار در این رسانه خبری نیست. با این حال، شجریان بعد از درگذشت پدرش که از استادان و قاریان مشهور قرآن در مشهد بود 2 اثر از تلاوت های قرآن خود را با عنوان «به یاد پدر» منتشر کرد.
بیشتر نقدهایی که درباره آثار شجریان شده دارای سویه های مثبت و همراه با نگاهی همدلانه بوده است. با این حال برخی معتقدند مکتب آوازی شجریان اگرچه از نظر تکنیک رشد چشمگیری در آواز ایرانی ایجاد کرد، اما از نظر زیبایی شناسی آواز ایرانی، با نمونه هایی که در بررسی روند صد ساله این آواز قابل ردیابی است، فاصله ای آشکار دارد. مشخص ترین تفاوت این شیوه آوازی، تغییر در لحن به قیمت از دست دادن شخصیت آواز و امضای فردی در آواز ایرانی بوده است.
این شیوه از نوعی یکسان سازی در نحوه بیان و زیبایی شناسی همگانی و غیرفردی حکایت دارد که تولیدهای آوازی این شیوه را تنها توانمندی های تکنیکی از هم جدا می کند. بدیهی است آنچه شجریان انجام داد با امضای فردی اش در تاریخ این موسیقی شناخته شده و در جایگاه ویژه ای قرار گرفته است اما تکنیک پیشنهادی او در آموزش این آواز و تقلید نسل بعدی از او، نحوه بیان و دستور زبان آوازی متفاوتی را پیشنهاد می کند که خلاقیت فردی و بیان شخصی در آواز را در عمل از میان می برد.
ادامه مطلب ...